تا این لحظه از زندگی، بشر به این نتیجه رسیده که توی تمام کُرات اطراف، زمین تنها سیارۀ قابل سته، و با علم به این موضوع بهشکل دلپذیدی گند زدیم بهش. انقدر دیدن میوه دادن یه درخت برامون طبیعی شده که انگار. انگار چی واقعا؟ الآن هر مثالی بیارم خودش یه معجزۀ دیگه است.
اصلا همین محل تخلیۀ نخالههای ساختمانی رو ببین، یه مدت که میگذره ازشون علف سبز میشه. کلا این زندگی بارآوره، اصلا مگه میشه غیر از این باشه؟ بههیچوجه نمیخوام از این جملات انگیزشی بگم و این حرفا، نه، اتفاقا دارم میگم ببین چی کاشتیم که همچین گندی ازش به عمل اومده.
از اون طرف انسان هوشمندترین و توانمندترین موجود شناختهشده است. و باز با هر بعد جدیدی از این دنیا که آشنا شدیم طوری وارد عمل شدیم که بهشکل تحسینبرانگیزی یه جای سالم باقی نذاشتیم؛ یعنی جفتشت، چیزه جفت شش.
به این فکر میکنم که هر ویژگی پروردگار که ذرهای از اون تو وجود ما هست، بیشتر از اینکه نشوندهندهی قدرت و برتری ما باشه عجز و ناتوانیمون رو به رخمون میکشه. روزی صدبار خدا رو شکر کنیم که تمام این ویژگیها فقط تلمیحی ناچیز به صفات خداوند داره، شما فقط فکر کن عدل، رحمت، مغفرت، حکمت و باقی صفات الهی ذرهای به اینی که ما هستیم نزدیک بود. نه ولش کن، حتی بهش فکر هم نکن.
درباره این سایت